برقِ یک لحظة فلاش

تانک‌ها  در خیابان‌ها

بهارِ پراگ

آلبوم ورق می‌خورَد

ملیتِ هم‌دیگر را می‌پرسند

ورشو  1939 .

دست ساییدن به پوسته‌های زنگ زدة آهن

دست به ملیتِ این عکس نزن

صدای سگ‌ها  نصفِ شب‌ها

اعدامی‌ها  صورت‌ها  صداها

صدای آب در لوله‌ها

لیست‌ها  خط‌خورده‌ها

شام خوردن قبل از مُـردن

دستِ کثیفت را به این عکس نزن

از خواب پریدن‌ها  لرزیدن‌ها  بیدار ماندن‌ها  زیرسیگاری‌ها

برق‌گرفته‌گی در به یادآوردنِ این‌ها

صبح‌گاه  شام‌گاه  سرباز بودن

سیگار به لب داشتن در عکسی سیاه‌سفید

مُـرده‌های متلاشی شده در عکسی سیاه‌سفید

رژة ارتش‌ها در عکسی سیاه‌سفید

این‌خانم در این‌عکس به چشم‌هایش سُـرمه‌کشیده در عکسی سیاه‌سفید

کمیتة دفاع از آواره‌گان در عکسی سیاه‌سفید

کمیتة دفاع از پناهنده‌گان در عکسی سیاه‌سفید

کمیتة دفاع از مقتولین در عکسی سیاه‌سفید

آفتاب بالا می‌آید در عکسی سیاه‌سفید

روز بیهوده است در عکسی سیاه‌سفید

آفتاب پایین می‌آید در عکسی سیاه‌سفید

شب بیهوده است در عکسی سیاه‌سفید

صدای آب در لوله‌ها

سردم است در عکسی سیاه‌سفید

جای تاول‌ها می‌سوزد در عکسی سیاه‌سفید

هیشکی‌رو لو نداده در عکسی سیاه‌سفید

همه‌مونو می‌کُشن در عکسی سیاه‌سفید

صبح‌به‌خیر مِستر براون در عکسی سیاه‌سفید

حسابامو تو بانک چِک کردی ؟ در عکسی سیاه‌سفید

سردمه در عکسی سیاه‌سفید

پتوتو بده بهش در عکسی سیاه‌سفید

کی هنوز نخوابیده در عکسی سیاه‌سفید

نگهبانو صدا کن بگو این مُـرده در عکسی سیاه‌سفید

دست زدن به آهن‌های زنگ زده در عکسی سیاه‌سفید

می‌فهمَمِت در عکسی سیاه‌سفید

کی بلده براش دعایی چیزی بخونه در عکسی سیاه‌سفید

بیدارشون نکن فقط ما دو نفر بیداریم در عکسی سیاه‌سفید

یه چیزی داری روشن‌کنی چشاشو ببندم در عکسی سیاه‌سفید

تاریکی در عکسی سیاه‌سفید

خشم  در عکسی سیاه‌سفید  عصبانیت  در عکسی سیاه‌سفید

خونم‌داره جوش می‌آد در عکسی سیاه‌سفید

آخرین سردمه در عکسی سیاه‌سفید

آخرین آروم باش پسر در عکسی سیاه‌سفید

مثِ این‌که در عکسی سیاه‌سفید

فقط ما دو نفر در عکسی سیاه‌سفید

زنده موندیم در عکسی سیاه‌سفید

صدای آب در لوله‌ها

می‌ترسم بخوابم در عکسی سیاه‌سفید

می‌ترسم اگر بخوابم بمیرم در عکسی سیاه‌سفید

مگه دیگه فرقی‌یَم می‌کنه در عکسی سیاه‌سفید

تو کجا بودی در عکسی سیاه‌سفید

مگه دیگه فرقی‌یَم می‌کنه در عکسی سیاه‌سفید

دستتو بیار نزدیک‌تر در عکسی سیاه‌سفید

دستِ من نیست در عکسی سیاه‌سفید

دستِ مُـرده‌ست در عکسی سیاه‌سفید

مگه دیگه فرقی‌یَم میکنه در عکسی سیاه‌سفید

آخرین آروم باش پسر در عکسی سیاه‌سفید

فضای نصفِ شب در عکسی سیاه‌سفید

ترس از حرف‌زدن در عکسی سیاه‌سفید

صدای سگ‌ها در عکسی سیاه‌سفید

نکنه حالا یکی از آن دو . . . در عکسی سیاه‌سفید 






:: قطعه ای از کتاب خندیدن در خانه ای که می سوخت؛ اثر زنده یاد شهرام شیدایی